معنی تکنولوژی جدید
حل جدول
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
مترادف و متضاد زبان فارسی
فنآوری، فنشناسی، دانش فنی، صنعت، صنعتی
فارسی به عربی
اخیر، جدید، حدیث، روایه، عذراء
عربی به فارسی
تر وتازه , تازه , خرم , زنده , با نشاط , باروح , خنک , سرد , تازه نفس , تازه کار ناازموده , پر رو , جسور , بتارزگی , خنک ساختن , تازه کردن , خنک شدن , اماده , سرخوش , شیرین , جدید , نو , اخیرا , نوین , جدیدا
معادل ابجد
1543